دیروز روز پنجمم گذشت و هیچی ننوشتم و نمینویسم ازش
امروز روز ششمه از فکر کردن نمیدونم چند روزه
با الهه و محمود اینا عالی گذشت از صبح
واقعا نمیتونم حس وصف نشدنیمو در موردشون بگم
امیدوارم این رابطه سراسر ارامش باقی بمونه و من ببینمشون و هی ضعف کنم براشون ذوق کنم
دلم بره براشون کثافتای قشنگ و
با دیدن محمود واقعا میتونم بفهمم عشق و دوست داشتن چه شکلیه تو دل یه مرد تو رفتارش تو صورتش و تو تک تک کلماتش
دارم به این نتیجه میرسم شاید تو عاشق نبودی
خدا رو چه دیدی شایدم من دیگه عاشقت نموندم.
تو ,روز ,محمود ,تک ,فکر ,براشون ,فکر کردن ,از فکر ,دل یه ,یه مرد ,تو دل
درباره این سایت